شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

خاطرات شهید محسن وزوایی

<1>
عملیات بازی دراز ( از خاطرات شهید محسن وزوایی )

عملیات بازی دراز ( از خاطرات شهید محسن وزوایی )

در عملیات بازی دراز هلی کوپتر های عراقی به صورت مستقیم به سنگر های بچه ها شلیک می کردند و اوضاع وخیمی را ایجاد کرده بودند درهمان وضع یکی از نیروها به سمت محسن رفت و با ناراحتی گفت : « پس آنهایی که قرار بود مارا پشتیبانی کنند کجایند ؟ ادامه مطلب ...

نزدیکی به خدا ( از خاطرات شهید وزوایی )

نزدیکی به خدا ( از خاطرات شهید وزوایی )

در ارديبهشت 1360طرح آزاد سازي ارتفاعات بازي دراز در دستور كار قرار مي گيرد . وزوائي نيز در تمام مراحل شناسائي اين حمله حضور مي يابد ودر آنجا رابطه صميمانه با خلبان شهيد شيرودي پيدا مي كند .در اين عمليات فرماندهي محور چپ به وزوايي واگذار مي شود ادامه مطلب ...

علمدار گمنام انقلاب دوم ( از خاطرات شهید وزوایی )

علمدار گمنام انقلاب دوم ( از خاطرات شهید وزوایی )

شهید وزوایی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی برضد سیاست های مداخله گرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانش آموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی رحمه الله عهده دار حرکتی شد.. ادامه مطلب ...

ساعات آخر ( از خاطرات شهید وزوایی )

ساعات آخر ( از خاطرات شهید وزوایی )

او همیشه قبل از نماز در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت : داداشی رفتنی شدم ، یقین دارم ساعتهای آخره ... اینو که گفت پشتم تیر کشید ، مطمئن بودم که این پیش بینی های محسن درست از آب در می آید ادامه مطلب ...

<1>
لوگوی سایت ابر و باد