شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

آمدیم باری از دوش آقا برداریم

اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
آمدیم باری از دوش آقا برداریم
یکی از آزاده‌ها آمده بود پیشش، گفت: «حاج‌آقا مشکل مسکن آزاده‌های تهران حل نشده شما که با بیت تماس دارید موضوع را به آقا بگو و کمکی بگیر.»
دستش را گذاشت روی شانه آن بنده خدا و گفت: «ما زمان اسارت از خدا می‌خواستیم آزاد شیم و برگردیم تا باری از دوش این عزیز برداریم حالا خودمون بیایم این بار را سنگین‌‌تر کنیم.»

پیام کاربران

لوگوی سایت ابر و باد