شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

زیارت قبول ( از خاطرات شهید مرتضی خدادادی )

اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
زیارت قبول ( از خاطرات شهید مرتضی خدادادی )
پارسال همه رفتن کربلا شهیدمرتضی بخاطرکارش مشغله کاری زیاد نتونست مسافر کربلا باشه خیلی غصه میخورد براش شده بود یک اندوه شده بود یه غصه ...همیشه سر زبانش همین بود خدایا ازقافله حسین (ع)جاموندم تا برج 6 امسال وقتی اعزام شد سوریه به خانوادش گفت امسال صددرصد میرویم کربلا تودلم افتاده امسال کربلایی میشم من میروم سوریه انشاالله اربعین برگشتم آمادگی داشته باشید همینکه برگشتم برویم کربلا ...روزیکه قراربود اعزام بشن صبحش تعریف میکرد که فقط برام دعا کنید اسیر نشم چون خواب دیدم این دفعه شهید میشم همسرش ناراحتی کرد پس من اجازه نمیدم توبری سوریه... مادرش گفت من دوست ندارم بری سوریه چند وقته رفتی جهاد کردی بسه !!!!اگه بحث جهاد باشه بنظرم کافیه توجهادتو کردی با حرف مادرش آقا مرتضی خیلی ناراحت شد بعد به جواب مادرش گفت شما چطور دلتون راضی میشه سرباز بی بی زینبو مانع رفتنش بشید با این حرفش مادرش بغض کردو اشک ازچشماش جاری شد اون روز مادرش راهی شیراز بود بااین حرف شهیدمرتضی اون روزمادرش که هم ذوق کرده بود هم بغض بخداوندی خدا مادرش ازتهران تا شیراز گرسنه وتشنه رفت یک مادر پیرفقط با صبحانه ای که ساعت 8 میل کرده بود راهی شدتا صبح فردای اون روز ...بعد رفتن شهید مرتضی به سوریه چندوقتی گذشت تا اینکه یکروزتماس گرفت به خانوادش گفت که من دارم میام حاضر باشیدبریم کربلا خواب دیدم رفتم کربلا انشاالله رسیدم سریع میرویم هممون کربلا... یک هفته به اومدنش مونده بود که گوشیش خاموش شد تا 10روز خانواده چشم انتظار ازدنیا بیخبر که یک روزرفیقش کوله پشتی و وسایلاشو آوردخبر شهادتش را به خانواده داد!!!دوستان وهمرزمانش تعریف کردن که اونروزیکه شهید شربت شهادتو نوشیدن صبح ازخواب بلند شده موقع صبحانه برای دوستانش تعریف کرده که امشب خوابی دیدم منو حلالم کنید فک میکنم امروز نوبت منه بچه ها زدن زیر خنده به شوخی گرفتن بعد صبحانه سریع رفت دوش گرفت لباسای تمیز پوشید بعد لباس مخصوصشو پوشید رفت دنبال کارای روزانش هیچ وقت کسی متوجه نشد مرتضی چطوری رفت چطوری شهید شد همان روز  شهیدمرتضی با چندتا ازدوستان عزیزش راهی کربلا شدو با کاروان (اباعبدلله الحسین کاروان شامودمشق) همسفرشدن... سوم وهفتم شهید عزیز با اربعین سروروسالار شهیدا یکی شد !!!!!!خودش به تنهایی بدون خانوادش رفت کربلا.. 

پیام کاربران

لوگوی سایت ابر و باد