شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

اذان و اقامه ( از خاطرات شهید مهدی نوروزی )

اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
اذان و اقامه ( از خاطرات شهید مهدی نوروزی )

قبل از به دنیا آمدن محمد هادی به زیارت امام رضا(ع) رفتیم. از امام رضا(ع) خواستم که اذان و اقامه محمد هادی را آقا در گوش محمد 

هادی بخوانند، خیلی تلاش کردیم که خطبه عقدمان را آقا بخوانند که قسمت نشد. لحظه وداع با امام رضا(ع) به آقا مهدی گفتم که از 

امام رضا(ع) بخواهد که نائب امام زمان(عج) اذان و اقامه به گوش محمدهادی بخواند که او هم در جواب گفت که هر چه خیر باشد. 

بالاخره محمد هادی ۱۵-۱۶ روزه بود که تماس گرفتند، خدمت آقا برسیم برای اذان و اقامه گفتن. اما به خاطر اینکه کرج بودیم نتوانستیم 

به موقع برسیم. من این گله را به آقا مهدی داشتم که نشد او هم در جوابم گفت که من شهید می شوم و حضرت آقا می آیند پیش محمدهادی ومثال آرمیتا را زد.

پیام کاربران

كيوان پرورش 8 سال قبل روحت شاد روحت شاد برادر عزيز مهدى جان شماها الماسهاى ايران هستيد كه نظير شما بما قدرت روحى و معنوى و الهى مى دهيد افتخار ايران و خانواده ات هستى اميدوارم خداوند اين قدرت روحانى را بمن هم اعطا كند تا مثل مدافع حرم و نظامم شوم هميشه در قلب ملت ايران هستيد مهدى جان پاسخ
لوگوی سایت ابر و باد