مداحی محمدرضا ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
پنج سال بیشتر نداشت. رفته بودیم منبر مرحوم کافی.
بعد از سخنرانی برنامه مداحی بود. همه سینه می زدند.
برگشتیم خانه. محمد رفت داخل انباری. تکه لوله ای را برداشت.
آمد داخل اتاق نشست روی صندلی. لوله را جلوی دهانش گرفته بود و مداحی می کرد!
خواهر و برادر کوچکش را هم در مقابلش نشانده بود! می گفت: شما سینه بزنید!
بعد از سخنرانی برنامه مداحی بود. همه سینه می زدند.
برگشتیم خانه. محمد رفت داخل انباری. تکه لوله ای را برداشت.
آمد داخل اتاق نشست روی صندلی. لوله را جلوی دهانش گرفته بود و مداحی می کرد!
خواهر و برادر کوچکش را هم در مقابلش نشانده بود! می گفت: شما سینه بزنید!
اشخاص
موضوعات
منابع
مطالب دیگر از این اشخاص
- محمدرضا تورجی زاده هم پرواز کرد
- وصیت نامه شهید محمد رضا تورجی زاده
- محمد انقلابی ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- مدرسه مذهبی ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- مداحی محمدرضا ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- استغفار ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- صدای ملکوتی ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- مزار شهید( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- کنارسید رحمان کسی را دفن نکنید ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- آخرین سوال ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- شهید سوخته ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- در آغوش امام زمان ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
- رمز یا زهرا (س) ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
پیام کاربران
ارسال
شبکه های اجتماعی
عضویت در کانال تلگرامی ابر و باد
لوگوی سایت ابر و باد
